بررسی قابلیت اجرایی و تناسب الگوی خودکارآمدی آموزشی دبیران استان خوزستان
کلمات کلیدی:
خودکارآمدی آموزشی, الگوسازی مفهومی, رویکرد آمیخته, تحلیل مضمون, توسعه حرفهای دبیرانچکیده
هدف پژوهش حاضر، تدوین و اعتبارسنجی الگویی مفهومی و اجرایی برای خودکارآمدی آموزشی دبیران دوره متوسطه استان خوزستان با هدف ارتقاء کیفیت آموزش و توسعه حرفهای معلمان است. این مطالعه از نوع آمیخته با طرح اکتشافی متوالی (کیفی–کمی) است. در بخش کیفی از روش مطالعه موردی و تحلیل مضمون استفاده شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختیافته با متخصصان، نظریهپردازان و دبیران مجرب و نیز تحلیل اسناد بالادستی گردآوری گردید. تحلیل دادههای کیفی با نرمافزار Maxqda نسخه ۲۴ انجام شد و در نهایت پنج بعد اصلی از دادهها استخراج شد. در بخش کمی، با استفاده از پرسشنامه محققساخته شامل ۳۴ گویه و پنج زیرمقیاس، دادهها از ۳۰ نفر از متخصصان آموزش و پرورش گردآوری شد. پایایی ابزار با آلفای کرونباخ ۸۸/۰ و روایی آن با تحلیل عامل تأییدی تأیید شد. دادههای کمی با آزمون t تکنمونهای و تحلیل عاملی در نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج بخش کیفی نشان داد که الگوی خودکارآمدی آموزشی شامل پنج بعد اصلی است: باورها و نگرشهای خودکارآمدی، عوامل مؤثر بر خودکارآمدی، ساختار سازمانی آموزش و پرورش، عوامل ارتقاء فردی و موانع رشد خودکارآمدی. یافتههای کمی نیز نشان دادند که شاخصهای برازندگی مدل از جمله GFI=0.98، CFI=0.98، AGFI=0.96 و RMSEA=0.04 در محدوده مطلوب قرار دارند. همچنین ضرایب گویهها در تمام ابعاد مثبت و معنادار گزارش شد که مؤید روایی و قابلیت اجرایی الگو است. الگوی پیشنهادی از انسجام نظری، اعتبار علمی و قابلیت اجرایی بالایی برخوردار است و میتواند بهعنوان چارچوبی بومی برای ارتقاء خودکارآمدی آموزشی دبیران در نظام آموزش و پرورش استان خوزستان به کار رود. اجرای این الگو زمینهساز بهبود کیفیت تدریس، ارتقاء حرفهای دبیران و افزایش بهرهوری آموزشی مدارس خواهد بود.
دانلودها
چاپ شده
ارسال
بازنگری
پذیرش
شماره
نوع مقاله
مجوز
حق نشر 2025 مرضیه هوشمند (نویسنده); غلامرضا مؤمنی (نویسنده مسئول); لیلا بهمئی (نویسنده)

این پروژه تحت مجوز بین المللی Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 می باشد.