طراحی الگوی حکمرانی شرکتی با رویکرد ارزیابی عملکرد مدیران شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی
حکمرانی شرکتی مجموعهای از قوانین، کنترل، سیاست و تصمیماتی است که برای هدایت شرکت وضع میشود و هیئتمدیره ذینفع اصلی آن است و مدیران که توسط سهامداران و یا سایر اعضای هیئتمدیره منصوب میشود وظیفه نمایندگی منافع سهامداران را بر عهده دارند؛ بنابراین آگاهی از عملکرد مدیران در تمامی ابعاد برای شرکت حیاتی است. علیرغم تحقیقات بسیاری که در این حوزه انجامگرفته است؛ اما تاکنون الگویی برای حکمرانی شرکتی با رویکرد ارزیابی عملکرد مدیران که بتواند مبنایی برای درک موفقیت، نقاط ضعف، قوت و استراتژیهای مدیریتی طراحی نشده است. هدف این مطالعه برطرفکردن این شکاف پژوهشی از طریق توسعه و طراحی یک الگوی جدید متناسب بافرهنگ و ساختار سازمانی جهت ارزیابی عملکرد مدیران است. این الگو در شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی پیادهسازی و آزمایش شد. روششناسی پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون است. دادههای پژوهش با استفاده از روش کدگذاری و بهرهگیری از نرمافزار Maxqda مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و شاخصهای حکمرانی شرکتی با رویکرد ارزیابی عملکرد به دست آمد که شامل 6 مضمون اصلی، 18 مضمون فرعی است. در نهایت نتایج تحلیل ISM نتایج نشان داد که مهارت ارتباطاتی مدیران در حکمرانی شرکتی با رویکرد ارزیابی عملکرد مدیران شرکت آب و فاضلاب استان آذربایجان شرقی، بیشترین تأثیر را دارد.
ارائه الگوی کیفیت خدمات آموزشی با رویکرد منابع انسانی در دانشگاههای دولتی کشور عراق با استفاده از رویکرد داده بنیاد
دانشگاهها باید اصول کیفیت آموزشی را رعایت کنند تا بتوانند به جامعه خدمت نمایند تا بتوانند بهبودهایی قابل توجه در کشورها ایجاد نمایند. لذا هدف این پژوهش ارائه الگوی کیفیت خدمات آموزشی در دانشگاههای دولتی عراق میباشد. بدین منظور از فلسفه تفسیری، رویکرد کیفی، استراتژی داده بنیاد با رویکرد ظهور یابنده و روش تحلیل، تحلیل مضمون مبتنی بر رویکرد کدگذاری گلیزری استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، خبرگان دانشگاههای دولتی کشور عراق هستند. خزانه کیفی این پژوهش، شامل مدیران و خبرگانی از دانشگاههای منتخب است که آگاهی تئوری و عملی در زمینه موضوع مورد مطالعه داشته، احاطه و تسلط کافی نسبت به فرآیندهای کیفیت خدمات داشته باشند و آنرا در قسمتهای مختلف تجربه کرده باشند. نمونه مورد مطالعه نیز 21 نفر از افرادی هستند که حداقل ۸ سال سابقه کار مرتبط و آگاهی کامل از فرآیندهای کیفیت خدمات آموزشی داشته باشند. به منظور انجام نمونهگیری از نمونهگیری نظری استفاده شد. قابلیت اعتماد یافتههای این پژوهش(روایی و پایایی) نیز از طریق چهار معیار گوبا و لینکلن که شامل اعتبارپذیری، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان، تاییدپذیری است، انجام شد. به منظور کدگذاری از درمرحله کدگذاری حقیقی و نظری بهره گرفته شد. به منظور کدگذاری نظری از خانواده «شش سی» گلیزر استفاده شد. لذا علل ایجادکننده کیفیت خدمات آموزشی شامل مدیریت منابع انسانی، مدیریت بهبود و توسعه، مدیریت مالی، رهبری، جبران خدمات، هدفمندی، اعتماد، محیط و عوامل رفتاری همچنین عوامل همبسته شامل دانش، همکاری، آموزش کارکنان، برنامه بلندمدت، کیفیت محوری، قوانین و شرایط میانجی شامل تیم محوری، ارزیابی، انگیزه، ارتباطات، حمایت، نخبه پروری، ارزش آفرینی، بهره وری، تسهیل کنندگان و علم محوری همچنین عوامل تعدیلگر شامل غنی سازی، فرهنگ و جو، همدلی، بهبود مستمر، شفافیت و عدالت و پیامدها شامل بهبود و توسعه و خلق و ایجاد میباشد. نتایج نشان داد بکارگیری مولفههای مدل میتواند دانشگاههای دولتی عراق را به دانشگاههایی با سطوح بالاتر کیفیت آموزشی برساند تا در آینده پیشرفت بهتری در دانشگاهها و سطح علمی جامعه حاصل آید.
شناسایی مؤلفهها و پیامدهای آموزش مجازی سواد رسانهای سایبری مطالعه موردی: معلمان ابتدایی شهر زاهدان
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مؤلفهها و پیامدهای آموزش مجازی سواد رسانهای سایبری به معلمان ابتدایی شهر زاهدان است. این پژوهش به روش ترکیبی (کیفی- کمی) از نوع طرح متوالی اکتشافی انجام شد که در بخش کیفی از روش نظریه داده بنیاد و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده گردید. نمونه پژوهش در بخش کیفی، شامل کلیه خبرگان و صاحبنظران در حوزه مدیریت آموزشی و یا ارتباطات با گرایش رسانه است.بود که از روش نمونهگیری هدفمند مبتنی بر معیار و گلوله برفی استفاده شد. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از خبره صورت گرفت. جامعه آماری در بخش کمی، معلمان دوره ابتدایی شهر زاهدان (2170نفر) بود که نمونهای به روش نمونهگیری تصادفی و به حجم 327 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش در این بخش، پرسشنامه محقق ساخته بر پایه مدل نظری حاصل ازنظر خبرگان در مرحله کیفی پژوهش بود.در بخش کیفی مصاحبهها پیادهسازی شده و به شکل استقرایی و مبتنی بر شیوه گراندد تئوری، الگوی استروسین در نرمافزار MAXQDA12 مورد تحلیل قرار گرفتند، در بخش کمی دادهها با مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. دانش، آگاهی، مهارت و نگرش مؤلفههای آموزش مجازی سواد رسانهای سایبری به معلمان بودند که در این میان دانش، آگاهی و مهارت بیشترین تأثیر را در سواد رسانهای افراد داشتند. پیامدهای آموزش مجازی سواد رسانهای سایبری به معلمان نیز شامل پیامدهای اجتماعی، فردی و حرفهای بود که پیامدهای اجتماعی بیشترین بار عاملی داشت. در کل یافتههای بخش کمی نتایج بخش کیفی را تائید کردند. نتایج این پژوهش بر ضرورت تقویت مهارتها، آگاهیها و دانش رسانهای سایبری در آموزش مجازی تأکیددارند تا افراد بتوانند در این فضا بهطور مؤثر و آگاهانه فعالیت کنند. همچنین، پیامدهای اجتماعی نقش محوریتری در تحلیل حاضر ایفا میکنند و این میتواند برای طراحی سیاستها و استراتژیهای اجتماعی و حرفهای مؤثر باشد.
تحلیل کیفی روشهای تدریس تعاملی مبتنی بر فناوری بر افزایش درک مفهومی دانشآموزان
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روشهای تدریس تعاملی مبتنی بر فناوری بر افزایش درک مفهومی دانشآموزان و تحلیل چالشها و فرصتهای ناشی از این رویکرد آموزشی انجام شد. این مطالعه به روش کیفی انجام شده و دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۴ معلم و متخصص آموزشی در شهر تهران جمعآوری شده است. نمونهگیری بهصورت هدفمند انجام شده و فرایند گردآوری دادهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. دادههای گردآوریشده با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و نرمافزار NVivo تحلیل شدهاند. در این فرایند، کدگذاری باز، محوری، و انتخابی بهکار گرفته شده است تا الگوهای اصلی مرتبط با موضوع پژوهش استخراج شود. نتایج پژوهش نشان داد که فناوریهای تعاملی در آموزش، دسترسی آسانتر به منابع یادگیری، افزایش انگیزه دانشآموزان، تقویت تعاملات آموزشی، و بهبود درک مفهومی را تسهیل میکنند. همچنین، فناوری موجب افزایش مهارتهای شناختی و اجتماعی در دانشآموزان شده است. با این حال، چالشهایی همچون محدودیتهای زیرساختی، کمبود دانش و مهارت معلمان، و مشکلات انضباطی در کلاسهای مجازی بهعنوان موانع اصلی شناسایی شدند. استفاده از روشهای تدریس تعاملی مبتنی بر فناوری، درک مفهومی دانشآموزان را ارتقا داده و یادگیری را به فرایندی پویا و جذاب تبدیل کرده است. بااینحال، برای اجرای موفق این روشها، لازم است که زیرساختهای آموزشی تقویت شوند، معلمان آموزشهای لازم را دریافت کنند، و راهکارهایی برای مدیریت چالشهای اجرایی تدوین شود.
شناسایی ابعاد و مولفههای مدل نهادینه کردن آیندهپژوهی در نظام آموزش وپرورش با محوریت مدیریت بحران (مورد مطالعه: آموزش و پرورش شهرستان مشهد)
آیندهپژوهی در پی آن است تا با بهرهگیری از تحلیل وضعیت موجود، شناسایی سازوکارهای تغییر و تعریف سناریوهای مختلف، توسعه و بهبود را در آیندههای محتمل و ممکن پیش بینی کند. وجود مدیریت بحران نقش بسزائی در کنترل شرایط و پیش رو شدن با بحرانها در آموزش و پرورش ایفا مینماید. لذا این پژوهش با هدف طراحی مدل آینده پژوهی با محوریت مدیریت بحران در آموزش و پرورش انجام شده است. روش پژوهش، کیفی-کمی (آمیخته) با تاکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را در بخش کیفی 29 نفر از متخصصین و خبرگان که از روش نمونه گیری هدفمند(گلوله برفی) و در بخش کمی شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش شهر مشهد (15000 نفر) بودند، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 450 نفر، با استفاده به روش طبقهای متناسب گزینش صورت گرفت. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب آلفای کرونباخ آنها 996/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آنها با استفاده از نظر خبرگان تایید شد. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک دو نرمافزار SPSS و PLS صورت پذیرفت. از بین ابعاد آینده پژوهی، بعد رهبری، خلاقیت و نوآوری، هوشیاری محیطی دارای اهمیت و رتبه بیشتری نسبت به سایر ابعاد (ضریب 0.617،0.660،0.735) و از بین ابعاد متغیر مدیریت بحران به دست آمده بعد مقابله و پیشگیری (ضریب0.753، 0.570) در مدل دارای بیشترین رادر آموزش و پرورش دارا میباشد. مدل مربوطه از برازش مناسب برخوردار بوده و در نهایت تشکیل میز آینده پژوهی با محوریت مدیریت بحران با هدف تعیین راهبردها در کلیه حوزهها و ذینفعان با استفاده از همه ظرفیتهای محلی، ملی، منطقهای و بین المللی برای آینده مطلوب در آموزش و پرورش پیشنهاد میگردد.
طراحی الگوی توسعهای برای یادگیری فراگیر محور و جامع کارکنان (مورد مطالعه شرکت عملیات غیرصنعتی پازارگاد)
این پژوهش با هدف طراحی و ارائه یک الگوی توسعهای برای یادگیری فراگیر محور و جامع کارکنان در سازمان عملیات غیرصنعتی پازارگاد انجام شده است. این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) بهره برده است. در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۲۲ نفر از خبرگان حوزه آموزش و مدیریت گردآوری شد. نمونهگیری به شیوه هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انجام شد و مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در بخش کمی، یک پرسشنامه محققساخته مبتنی بر یافتههای کیفی طراحی شد و بین ۲۹۵ نفر از کارکنان سازمان توزیع گردید. دادههای کمی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی شامل ۹ مؤلفه اصلی است: مکانیزمهای مدیریتی، پویایی محیط، پتانسیل آموزش، عوامل فردی، عوامل سازمانی، سازمان پاسخگو، انتقال یادگیری، بسترهای فرهنگی و فرهنگ انتقال یادگیری. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است (RMSEA < 0.1، مقدار کای دو به درجه آزادی < 3). همچنین، مشخص شد که مکانیزمهای مدیریتی، حمایت سازمانی و جو یادگیری، تأثیر چشمگیری بر یادگیری فراگیر محور کارکنان دارند. این پژوهش نشان داد که یادگیری فراگیر محور و جامع کارکنان نیازمند یک رویکرد چندبعدی است که ترکیبی از حمایتهای مدیریتی، سیاستهای آموزشی، فرهنگ یادگیری و ابزارهای فناورانه باشد. سازمانها میتوانند با بهکارگیری این مدل، یادگیری مداوم را در ساختار خود نهادینه کنند. همچنین، پیشنهاد میشود که مدیران از فناوریهای نوین برای تسهیل فرآیند یادگیری کارکنان استفاده کنند.
طراحی مدل تلفیقی یادگیری مشارکتی برای تدریس درس ریاضی: یک مرور سیستماتیک
هدف این مطالعه، شناسایی سبکهای یادگیری مشارکتی برای تدریس ریاضی و ارائه یک چارچوب مفهومی بر اساس رویکرد اوکولی و شابرام (2010) برای یک مرور سیستماتیک است. برای انجام این مطالعه، مقالات مرتبط با کلیدواژههای «یادگیری مشارکتی»، «سبک یادگیری مشارکتی»، «ریاضی»، «تدریس ریاضی» و «آموزش ریاضی» در پایگاههای داخلی و بینالمللی در بازه زمانی پنجساله تا سال 2023 بررسی شدند. از عملگرهای منطقی «و» و «یا» برای افزایش دقت جستجو استفاده شد. پس از بررسی معیارهای ورود و خروج، 45 مقاله مرتبط شناسایی و سبکها و استراتژیهای یادگیری مشارکتی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که 36 مطالعه بهصورت کمی، 7 مطالعه بهصورت کیفی و 1 مطالعه با روش آمیخته انجام شدهاند. 21 سبک یادگیری مشارکتی با 29 معیار اصلی شناسایی شد که بیشترین تکرار مربوط به یادگیری مبتنی بر حل مسئله و روش جیگساو بود. این دو روش بهعنوان مبنای اصلی مدل نهایی در نظر گرفته شدند و سایر استراتژیها برای تقویت مدل به آن اضافه شدند. فرایند تدریس در سه سطح پیشطراحی، اجرا و ارزیابی سازماندهی شد. تدریس اثربخش ریاضی نیازمند فضایی پویا است که در آن دانشآموزان مهارتهای فردی و گروهی خود را تقویت کنند. استفاده از یادگیری مشارکتی موجب پرورش تفکر انتقادی و علمی میشود و کیفیت آموزش را بهبود میبخشد. یافتههای این پژوهش میتوانند در بهبود آموزش مدارس، ارتقای کیفیت تدریس معلمان و افزایش انگیزه و توانایی شناختی دانشآموزان مفید باشند. معلمان با دور شدن از روشهای سنتی و استفاده از تکنیکهای مشارکتی مانند بارش فکری، بازیهای گروهی و رقابتهای آموزشی میتوانند علاقه دانشآموزان به یادگیری ریاضی را افزایش دهند. طراحان کتب آموزشی و دورههای ضمن خدمت نیز میتوانند از این مدل در بهبود روشهای آموزشی استفاده کنند.
تاثیر آموزشی انگیزش تحصیلی بر التزام تحصیلی، خودگردانی هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش انگیزش تحصیلی بر التزام تحصیلی، خودگردانی هیجانی و عملکرد دانشجویان است. این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان و نمونه این پژوهش شامل 50 نفر(25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه گواه) میباشد. مداخله آزمایشی شامل 14 جلسه آموزش انگیزش تحصیلی بود پس از مداخله اطلاعات توسط مقیاسهای التزام تحصیلی، خودگردانی هیجانی و عملکرد تحصیلی (از طریق معدل پایان ترم دانشجویان) مورد بررسی قرار گرفت. دادههای پژوهشی به کمک آزمون کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش انگیزش تحصیلی بر روی سه خرده مقیاس التزام تحصیلی(التزام رفتاری، التزام عاطفی و التزام شناختی) و نمره کلی التزام تحصیلی تاثیر مثبت معنی داری داشته است. آموزش انگیزش تحصیلی همچنین بر روی خودگردانی هیجانی و عملکرد تحصیلی هم تاثیر معناداری داشته است. میتوان نتیجه گرفت که آموزش انگیزش تحصیلی میتواند باعث افزایش التزام و تعهد تحصیلی دانشجویان و افزایش خودگردانی هیجانی و افزایش عملکرد تحصیلی دانشجویان میگردد.
دربارهی مجله
نشریه پژوهش و نوآوری در تربیت و توسعه (JSIED) یک نشریه بینالمللی پیشرو و دسترسی آزاد است که به عنوان یک بستر حیاتی برای انتشار پژوهشها و پیشرفتها در زمینههای تربیت و توسعه خدمت میکند. نشریه ما متعهد به ترویج برتری علمی از طریق انتشار مقالات پژوهشی با کیفیت بالا، بررسیهای جامع، مطالعات موردی و مقالات نظری است که به درک و بهبود شیوههای آموزشی و نظریههای توسعهای در سطح جهانی کمک میکند.
JSIED در تقاطع نوآوری، تربیت و توسعه قرار دارد و هدف آن پر کردن شکاف بین پژوهش نظری و کاربردهای عملی است. ما از ارائه مقالات از طیف وسیعی از رشتهها، از جمله اما نه محدود به، پداگوژی، روانشناسی تربیتی، طراحی آموزشی، توسعه برنامه درسی، فناوری آموزشی و توسعه بینالمللی استقبال میکنیم. نشریه ما به گونهای طراحی شده است که به عنوان یک منبع حیاتی برای معلمان، پژوهشگران، سیاستگذاران و کارورزان که به دنبال پیشبرد دانش و تقویت نوآوری در تربیت و توسعه هستند، خدمت کند.
فصلنامه علمی پژوهشی "پژوهش و نوآوری در تربیت و توسعه" از کمیسیون ارزیابی نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402 موفق به کسب رتبه علمی ب شده است.
درباره فصلنامه علمی پژوهش و نوآوری در تربیت و توسعه
- وضعیت چاپ: چاپی و الکترونیکی
- دوره چاپ: فصلنامه
- زبان مجله: فارسی همراه با خلاصه مبسوط انگلیسی
- حوزه تخصصی: پداگوژی، روانشناسی تربیتی، طراحی آموزشی، توسعه برنامه درسی، فناوری آموزشی و توسعه بینالمللی
- هزینه انتشار مقالات (داوری، طراحی و چاپ): بر اساس ابلاغیه کمیسیون نشریات وزارت عتف (دانلود)
- نوع مجله: علمی پژوهشی
- رتبه ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402: رتبه ب
- دسترسی به مقالات: رایگان
- نمایه شده: بله
- نوع داوری: دو سوناشناس (حداقل دو داور)
- مدت زمان بررسی اولیه: 7 روز
- زمان داوری: حداقل 4 تا 10 هفته
- هزینه داوری: 200 هزار تومان
- ایمیل مجله: siedjournal@gmail.com
به اطلاع کلیه نویسندگان محترم میرساند با توجه به الزامی شدن انتشار کد (ORCID) برای نشریات از طرف وزارتخانه خواهشمند است در قسمت ارسال مقاله، فیلد کد (ORCID) را برای تمام نویسندگان تکمیل و سپس مقاله خود را ارسال نمایید. جهت دریافت فایل راهنمایی دریافت کد (ORCID) اینجا کلیک نمایید.