طراحی و اعتبارسنجی تربیت فرهنگی دانشجو معلمان بر اساس ساحتهای ششگانه سند تحول
کلمات کلیدی:
تربیت فرهنگی, دانشجو معلمان, ساحتهای ششگانه سند تحول, دانشگاه فرهنگیانچکیده
این پژوهش باهدف طراحی و اعتبارسنجی تربیت فرهنگی دانشجو معلمان بر اساس ساحتهای ششگانه سند تحول انجامشده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر طرح پژوهش، از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی متوالی بود که ماهیت کیفی- کمی دارد. در بخش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد و با انجام مصاحبه، ابعاد الگوی پیشنهادی استخراج گردید. در بخش کمی پژوهش، ابتدا در محله اول اعتبارسنجی و تائید الگوی پارادایمی با استفاده از روش دلفی فازی موردبررسی قرار گرفت و در مرحله دوم، با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مجذورات جزئی با نرمافزارهایPLS-3 به اعتبارسنجی مدل پرداخته شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل اعضای هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان رضوی و در بخش کمی تمامی اساتید دانشگاه فرهنگیان در استان خراسان رضوی بودند بنابراین روش نمونهگیری پژوهش حاضر در بخش کیفی، نمونهگیری هدفمند بود که درنهایت بر اساس اشباع نظری 12 نفر و در بخش کمی، بر اساس فرمول کوکران 320 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفي انتخاب شدند .ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته برای بررسی تجربهها، دیدگاهها و دانش خبرگان بود و در بخش کمی بر اساس معیارهای استخراجشده از مرحله کیفی پرسشنامه محقق ساخته برای الگوی چارچوب تربیت فرهنگی دانشجو معلمان بر اساس ساحتهای ششگانه سند تحول طراحی و درجهات جمعآوری دادههای موردنیاز استفاده شد. روایی این پرسشنامه در پژوهش حاضر،در بخش کیفی از روایی صوری و محتوایی و جهت بررسی پایایی از دو شاخص تکرارپذیری و شاخص ثبات (81/0) استفاده شد و در بخش کمی از طریق روایی صوری و روایی محتوایی (74/0) و روایی سازه مورد تائید قرار گرفت و پایایی از طریق آلفای کرونباخ برای مؤلفههای پرسشنامه از 73/0 تا 80/0 به دست آمد. مفاهیم شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای الگوی پارادایمی بر اساس ساحتهای ششگانه سند تحول، تربیت فرهنگی دانشجو معلمان در یافتههای بخش کیفی شناسایی شد. نتایج دلفی فازی نشان داد تمامی مفاهیم مربوط به الگوی پارادایمی تربیت فرهنگی دانشجو معلمان بر اساس ساحتهای ششگانه سند تحول دارای آستانه پذیرش بالای 7/0 بود و مؤلفههای شناساییشده برای الگوی پارادایمی تائید گردید. درنهایت جهت بررسی مدل پیشنهادی پژوهش از رویکرد معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مجذورات جزئی با نرمافزار PLS-3 استفاده شد و نتایج نشان داد برازش کلی مدل تائید میشود و مجموع مدل ساختاری و مدل اندازهگیری کیفیت مناسب در تبیین متغیرهای پژوهش دارند. میتوان نتیجه گرفت که از طریق ارتقای تربیت دینی، تربیت اقتصادی، تربیت علمی، تربیت اجتماعی، تربیتبدنی و تربیت هنری میتوان تربیت فرهنگی را در دانشجو معلمان ارتقا داد.
دانلودها
