اعتبارسنجی الگوی متاورس در آموزش علوم مدارس متوسط دوره اول
کلمات کلیدی:
متاورس, آموزش علوم, عوامل علی, راهبردها, پیامدها, مدلیابی معادلات ساختاریچکیده
هدف این پژوهش، اعتبارسنجی الگوی متاورس در آموزش علوم مدارس متوسطه دوره اول و شناسایی عوامل مؤثر، راهبردها و پیامدهای آن است. این پژوهش به روش کمی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل معلمان و مدیران مدارس متوسطه دوره اول شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود که تعداد ۲۶۵ نفر با استفاده از جدول مورگان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته با ۴۳ گویه و طیف پنجگزینهای لیکرت جمعآوری شدند. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS استفاده شد. شاخصهای برازش مانند RMSEA، GFI، CFI و کایاسکوئر به درجه آزادی برای ارزیابی مدل مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عوامل علی مانند زیرساختهای فناوری، محتوا و سواد رسانهای؛ عوامل مداخلهگر نظیر مدیریت و نظارت؛ و عوامل زمینهای همچون سیاستهای حمایتی، امنیت و حریم خصوصی تأثیر مستقیمی بر پذیرش و بهکارگیری متاورس دارند. راهبردهای تعامل و مشارکت، مهارتآموزی، همگامسازی و کاهش هزینهها بهعنوان راهکارهای مؤثر شناسایی شدند. پیامدهای این مدل شامل بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان، افزایش انگیزش و مشارکت آنها و همچنین بهبود عملکرد سازمانی مدارس بود. شاخصهای برازش مدل نشان دادند که مدل مفهومی پژوهش از کیفیت مناسبی برخوردار است (RMSEA=0.075، CFI=0.979). استفاده از متاورس در آموزش علوم میتواند به بهبود کیفیت یادگیری، افزایش تعامل و مشارکت دانشآموزان و معلمان و کاهش هزینههای آموزشی منجر شود. برای موفقیت در پیادهسازی این فناوری، تقویت زیرساختها، تدوین سیاستهای حمایتی، و آموزش معلمان ضروری است.
دانلودها
